آمار پاک نوشته | هفته چهارم شهریور ۱۳۹۹

انتظارات منطقی از اجلاس دوحه

 

انتظارات منطقی از اجلاس دوحه

با برگزاری مذاکرات دولت افغانستان با طالبان در قطر که موردحمایت ایران نیز هست، امیدهایی برای برقراری امنیت و ثبات در افغانستان ایجادشده است.

 امروز تمام طرف‌های درگیر به این جمع‌بندی رسیده‌اند که حل مشکلات افغانستان راه‌حل نظامی ندارد و باید از طریق گفتمان بین افغانی، میان نیروهای مختلف ازجمله مجاهدین اعم از سنی و شیعه، پشتون‌ها، طالبان و دولت به یک‌راه حل مرضی‌الطرفین رسید. برای اینکه مذاکرات به‌طور واقعی بین الافغانی باشد باید همه گروه هائی که سال‌ها با اشغال افغانستان توسط شوروی، حضور نیروهای خارجی در افغانستان و تروریسم مبارزه کرده‌اند، در دور بعدی مذاکرات حضورداشته باشند.

 تغییر رویکرد طالبان و آمادگی برای مذاکره با دولت افغانستان اقدامی مثبت و مطلوب است. البته طالبان باید شرایطی همچون پذیرش حاکمیت ملی افغانستان و نقش گروه‌های مجاهد در حفظ و تعالی افغانستان را قبول نماید. شواهد نشان می‌دهد که امروز حداقل بخشی از رهبران طالبان به دنبال یافتن راه‌حل‌های سیاسی برای حل اختلاف خود با دولت و تعامل با دیگر اقوام و گروه‌های افغانی هستند. باید از این رویکرد طالبان استقبال کرد. مشارکت طالبان در طرح آشتی ملی راهی به‌سوی استقرار صلح و امنیت در افغانستان است.
 انتظار است در اجلاس دوحه اعلام مخالفت مذاکره‌کنندگان با حضور نظامی آمریکا در افغانستان اعلام و بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان تأکید شود. طالبان مخالف حضور طولانی نیروهای فرا منطقه‌ای بخصوص آمریکا در افغانستان است و بعید است از این خواسته خود عدول کند. وجود نیروهای خارجی، مخصوصاً نیروهای ناتو در افغانستان مانع اصلی عدم وجود امنیت و آرامش در افغانستان است.

آمریکا در سال ۲۰۰۱ بعد از حادثه ساختگی ۱۱ سپتامبر به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد؛ اما با حضور آمریکا و ناتو نه‌تنها تروریسم در این کشور ریشه‌کن نشده، بلکه با انتقال داعش از سوریه و عراق به افغانستان، باعث افزایش ناامنی شده است. تجاوز آمریکا به افغانستان که موجب جنایت، ویرانی و بی‌ثباتی این کشور شد برای مبارزه با تروریسم نبود. یکی از اهداف آمریکا، استحاله فرهنگی افغانستان بود و در این مسیر سعی کرد اسلامیت را از مردم افغانستان بگیرد. دستگاه‌های فرهنگی آمریکا در افغانستان فعال شدند و سکولاریسم و لیبرالیسم و دیدگاه‌های غربی خود را به اسم دموکراسی به مردم افغانستان تحمیل کردند. سیاست‌های آن‌ها مردم افغانستان را دچار دوگانگی کرد و کنار هویت اسلامی و افغانی خود با هویت جدیدی که آمریکا به آن‌ها تحمیل می‌کند مواجه شده‌اند.

هدف دیگر آمریکا این بود که افغانستان را به یک محیط ناامن تبدیل کند تا کمپانی‌های نظامی بتوانند سلاح‌های خود را در این محیط بفروشند. امروز هم اکثر کسانی که در کابینه ترامپ حضور دارند از نومحافظه کاران و از سهامداران کمپانی‌های بزرگ اسلحه‌سازی هستند. آن‌ها سلاح‌های مدرن خود را به این بهانه که جهان باید در مقابل تروریسم تجهیز شود، فروختند. در حال حاضر هم نیروهای آمریکایی در افغانستان علیرغم ادعای خروج از افغانستان، پایگاه‌های نظامی خود ازجمله در بگرام را حفظ کرده‌اند. ممکن است آمریکا پایگاه جدیدی در افغانستان نسازد ولی همین پایگاه‌های فعلی که پایگاه‌های عظیمی هم هستند، اهداف فرا افغانستانی را دنبال می‌کنند. آمریکا پایگاه‌های نظامی را با پول مردم افغانستان، پولی که برای بازسازی این کشور در نظر گرفته‌شده بود، ساخت و حال خیزمی خواهد این پایگاه‌ها را حفظ کند. این امر یکی از موانع اصلی برقراری آرامش در افغانستان است.

مذاکرات دوحه بسیار مهم است و نتیجه آن می‌تواند مردم افغانستان را به آینده امیدوار نماید. کشورهای منطقه بخصوص مردم ایران که سال‌هاست پذیرای خواهران و برادران افغانستانی هستند نیز به امید استقرار صلح و امنیت در کشور همسایه خود هستند. امیداست که مذاکرات دوحه، گام بلندی برای تحقق آرزوهای مردم افغانستان و دوستان آن‌ها در منطقه باشد.

رژیم صهیونیستی زیر بار تشکیل دولت مستقل فلسطینی نخواهد رفت

 

پاک‌آیین: رژیم صهیونیستی زیر بار تشکیل دولت مستقل فلسطینی نخواهد رفت

یک دیپلمات پیشین کشورمان با اشاره به تحولات اخیر در تعامل رژیم اسراییل با کشورهای عربی منطقه و شرط پادشاه عربستان برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی قبل از عادی سازی روابط با اسراییل گفت: عربستان می‌داند که شرطش برای عادی‌سازی روابط با اسراییل مورد پذیرش این رژیم قرار نمی‌گیرد.

محسن پاک آیین در گفت‌وگو با ایسنا ادامه داد: این مساله بسیار حایز اهمیت است که فراموش نکنیم اسراییل دشمن دولت‌های اسلامی در منطقه است و فرقی بین دولت‌های مرتجع عربی و غیره وجود ندارد. اگر گاهی سعی می‌کند ارتباط برقرار کند در جهت منافع خودش و با حداقل امتیاز دادن ها این کار را انجام می دهد. سوابق تاریخی رفتار سیاسی اسراییل در منطقه این مساله را به خوبی نشان می دهد به ویژه در مقاطعی که نتانیاهو به شدت دچار مشکلات داخلی شده است. اکنون در این مقطع هم نتانیاهو تلاش می کند به نحوی با کشورهای اسلامی روابط خود را عادی کند یا حداقل این تبلیغ را برای بهره برداری در افکار عمومی داخلی‌اش داشته باشد.

این دیپلمات کشورمان تصریح کرد: بعد از اینکه امارات عادی سازی روابطش با اسراییل  را شروع کرد با واکنش جهان اسلام مواجه شد و با توجه به هجمه زیادی که از طرف مردم و کشورهای جهان انجام شد بقیه کشورهای عربی که علاقه مند به نزدیکی با این رژیم هستند تلاش دارند فعلا این کار انجام نشود و هر یک برای آن بهانه ای را مطرح می کنند. شرط عربستان همان موضع اتحادیه عرب در برابر اسراییل و مساله فلسطین است که اگر اسراییل تمایل به عادی سازی روابط با اعراب دارد ابتدا باید فلسطین مستقل را بپذیرد، از این رو این حرف جدیدی نیست و رژیم صهیونیستی زیر بار آن هم نخواهد رفت.

وی گفت: عادی سازی روابط عربستان و اسراییل احتمالش ضعیف است از این رو به نظر می‌رسد عربستان که خودش را خادم الحرمین می‌داند ترجیح می‌دهد در مقطع فعلی روابط را با اسراییل عادی نکند تا از هجمه افکار عمومی و مسلمانان در امان بماند. عربستان این شرط را با علم به اینکه اسراییل آن را نمی پذیرد مطرح کرده است.

این دیپلمات کشورمان خاطر نشان کرد: اسراییل نه تنها تشکیل دولت فلسطینی را نمی پذیرد بلکه تلاش دارد تا غزه را نیز محدود کند و بخش هایی از آن را در اختیار بگیرد در این شرایط طبیعی است که شرط تشکیل دولت مستقل را نپذیرد.

Afghan Peace Talks and Pompeo’s Opportunism

 

Afghan Peace Talks and Pompeo’s Opportunism

Tehran, Sept 16, IRNA -- Following the release of about 150 dangerous Taliban prisoners by the Afghan government, the environment was right for talks between the legitimate government and the Taliban. Qatar is hosting the talks and, as an active player, has made the necessary preparations for the talks.

In connection with this development, it is important to pay attention to the following points:

Talks between the Taliban and the Afghan government are a positive step towards a just peace. Justice-oriented peace means respect for the rule of law, independence, national sovereignty, territorial integrity, avoidance of war, and political participation of the people. A just peace will certainly last, because it enjoys the full support of the Afghan people.

- The opportunistic presence of the US Secretary of State, (Mike) Pompeo, which is aimed at raising the votes of Donald Trump in the upcoming presidential election, has a negative impact on the negotiation process and can disrupt the path to a just peace. Usually, one cannot be optimistic about the future when Americans intervene in such developments and pursue their own interests. The United States invaded Afghanistan after 9/11 to fight the Taliban, and today seeks to compromise with the Taliban to secure its interests. The people of Afghanistan will never forget the American crimes in their country.

- The presence of foreigners, NATO, the United States and the US agents and mercenaries, such as Daesh/ISIS, in Afghanistan, is one of the main causes of insecurity in this country. The United States transferred ISIS terrorists from Syria and Iraq to Afghanistan and still supports the group today. Pompeo's slogans in Qatar cannot obscure Washington's support for the ISIS in Afghanistan, and the Afghan people will not accept the US interference in the peace process.

- The Taliban group, which considers itself as a national group in Afghanistan, should also use the current opportunity and move towards the national interests of Afghanistan by respecting the rule of law and respecting the rights of the government and other groups and ethnicities.

Today, war and insecurity in Afghanistan are not limited to this country and are a serious threat to the regional security. For this reason, Afghanistan's near and far neighbors are interested in establishment of peace in Afghanistan and are ready to work together to achieve this goal.

- The Islamic Republic of Iran, as a historical friend of Afghanistan, believes that establishing peace and stability in Afghanistan does not have a military solution, and a political solution is the only way out of the current situation. What is important for Iran, is the security of Afghanistan, and the disruption of Afghanistan's security by foreign forces, especially the US military, is a serious concern for Tehran.

And last but not least, the government of Mr. Ashraf Ghani and all groups influencing the fate of Afghanistan should know that the United States is not a friend of the countries in the region and seeks to consolidate its dominance in the region, including Afghanistan, with its strategic goals. Pompeo's visit to Qatar is not out of compassion for the Afghan people, but to help Trump win the election; and the Afghan people will not be fooled by American tricks.

8072**2050

Written by Mohsen PakAeen (Iran's former ambassador to Azerbaijan)

Follow us on Twitter @IrnaEnglish

گفتمان‌ صلح عادلانه در مقابل گفتمان‌آمریکایی

 

 گفتمان‌ صلح عادلانه در مقابل گفتمان‌آمریکایی است

تهران-ایرنا- دبیر وبینار «ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی» با بیان اینکه گفتمان صلح عادلانه در مقابل گفتمان صلح آمریکایی است، گفت: امیدواریم این گفتمان به زودی فراگیر شده و به حل مناقشات بین‌المللی کمک کند.

محسن پاک آیین روز سه شنبه در نشست خبری کنفرانس «ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی»  که به صورت وبینار برگزار خواهد شد، خاطرنشان کرد: از ۲۵ کشور جهان از جمله آمریکا، استرالیا، برزیل، کلمبیا، شیلی، اسپانیا، هندوستان، عراق، فلسطین، پاکستان، افغانستان و تونس در حوزه صلح عادلانه مقاله دریافت کرده ایم.

وی با بیان اینکه منتظر مقالاتی از نخبگان مصری و اندونزیایی هستیم، تصریح کرد: استقبال خیلی خوبی از این وبینار انجام شد و این وبینار در چهار پنل در ساعت ۲۰ روزهای ۲۹ و ۳۰ شهریورماه برگزار خواهد شد.

عضو مجمع جهانی صلح اسلامی، پنل نخست وبینار ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی شامل مفهوم شناسی و مبانی نظری صلح و عدالت با تاکید بر اندیشه های اسلامی و دیدگاه های مقام معظم رهبری برگزار خواهد شد.

پاک آیین، آسیب شناسی صلح و عدالت در جهان را موضوع پنل دوم وبینار ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی عنوان کرد و افزود: مطالعات در حوزه صلح و عدالت با توجه به موضوعات روز جهان اسلام مثل تحولات فلسطین، افغانستان، یمن و موضوع مهم کرونا و پساکرونا از موضوعات مورد بحث در پنل سوم است.

وی خاطرنشان کرد: در پنل چهارم، چگونگی پیاده سازی، نهادسازی و رفتارسازی گفتمان صلح و عدالت در جهان مورد بحث قرار خواهد گرفت.

دبیر وبینار «ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی» با بیان اینکه اندیشه های مقام معظم رهبری در حوزه صلح عادلانه که مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی است در شرایط کنونی جهان بسیار راهگشاست، افزود: رهبر انقلاب در دوره جنگ تحمیلی این گفتمان را در مقابل هیات های خارجی اعزامی از سوی گروه های میانجی بین ایران و عراق بسیار استفاده کرد.

پاک آیین به درخواست گروه های میانجی خارجی برای صلح با صدام در شرایط اشغال خاک ایران اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری در این شرایط موضوع صلح عادلانه را در پاسخ به درخواست این هیات های خارجی مطرح و تاکید کردند که صلح باوجود اشغالگری پایدار و قابل پذیرش نیست.

وی از تاکید مقام معظم رهبری بر خروج نیروهای اشغالگر عراقی از خاک ایران به عنوان پیش شرط صلح پایدار خبر داد و افزود: صلح و عدالت را مقام معظم رهبری در دیدارهای مختلف با هیات های میانجی خارجی مطرح کردند و با طرح موضوع عدالت به عنوان پیش زمینه صلح آنها را خلع سلاح کردند.

عضو مجمع جهانی صلح اسلامی، طرح موضوع صلح عادلانه توسط مقام معظم رهبری در اجلاس سازمان ملل متحد و  اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را یادآور شد و گفت: این گفتمان امروز بسیار مهم‌تر از گذشته است و می تواند به موضوعات روز جهان اسلام تعمیم داده شود.

پاک آیین با اشاره به طرح صلح خاورمیانه مطرح شده توسط غربی‌ها برای از بین بردن حقوق فلسطینیان تصریح کرد: صلحی که غربی ها اینجا مطرح می کنند نوعی سازش و آرام سازی موقت است که پایدار نخواهد بود.

وی افزود: صلحی که مبتنی بر عدالت نباشد پایدار نخواهد بود و عدالت زمانی در فلسطین محقق خواهد شد که رژیم صهیونیستی دست از اشغال بردارد و این سرزمین به صاحبان اصلی آن برگردد.

دبیر وبینار «ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی»،در ادامه طرح صلح افغانستان و گفت‌وگو بین طالبان و دولت این کشور در دوحه را یادآور شد و خاطرنشان کرد: گفت‌وگو بین افغان‌ها مورد تایید ایران است اما حضور مقامات آمریکایی در این مذاکرات در حالی که نیروهایشان این کشور را اشغال کرده اند مانع شکل گیری صلح عادلانه در این منطقه است.

پاک آیین درخصوص جنایات عربستان در یمن نیز یادآورشد: تا زمانی که تجاوزات آل سعود علیه مردم بی گناه یمن ادامه دارد ادعای صلح خواهی عربستان معنا ندارد زیرا عدالت مخالف تجاوز است.

وی در ادامه دخالت‌های آمریکا در امور داخلی سوریه را یادآور شد و گفت: واشنگتن نمی تواند مدعی صلح با دمشق باشد زیرا صلح عادلانه مبتنی بر احترام متقابل است.

عضو مجمع جهانی صلح اسلامی، اعمال تحریم علیه کشورها را خلاف و ناقض صلح عادلانه دانست و خاطرنشان کرد: گفتمان صلح و عدالت در مقابل گفتمان آمریکایی هاست که سعی دارد روابط کشورهای عربی و اسلامی را با رژیم صهیونیستی عادی کند.

پاک آیین به عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: مقامات رژیم صهیونیستی با هواپیمایی وارد امارات شدند که روی آن واژه «صلح» هک شده بود اما این صلح وقتی که سرزمین فلسطین در اشغال این رژیم است معنا ندارد.

وی، گفتمان صلح عادلانه را گفتمان روز جهان ارزیابی کرد و افزود: تمام جهان به این گفتمان هم از بعد نظری و هم از بعد رفتاری و هم از بعد آسیب شناسی توجه دارند.

دبیر وبینار «ائتلاف جهانی برای صلح اسلامی» ابراز امیدواری کرد که گفتمان صلح عادلانه تبدیل به راهکاری جهت ارائه به مجامع بین المللی و کشورهای مختلف و راهبردی برای حل مناقشات و منازعات بین‌المللی شود.

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

بازاندیشی مناقشه قره باغ در بستر مناسبات سیاسی- امنیتی قفقاز جنوبی

هفدهمین نشست رویداد استراتژیک پژوهشکده تحقیقات راهبردی با موضوع «باز اندیشی مناقشه قره باغ در بستر مناسبات سیاسی ـ امنیتی قفقاز جنوبی» به همت گروه سیاست خارجی در تاریخ سه شنبه هجدهم شهریور ماه و با حضور کارشناسان مختلف از جمله آقایان محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان؛ سید علی سقاییان، سفیر سابق ایران در ارمنستان و ولی کوزه گر کالجی، کارشناس ارشد مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد.

 

هفدهمین نشست رویداد استراتژیک پژوهشکده تحقیقات راهبردی با موضوع «باز اندیشی مناقشه قره باغ در بستر مناسبات سیاسی ـ امنیتی قفقاز جنوبی» به همت گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی در تاریخ سه شنبه 18/6/99 و با حضور کارشناسان مختلف از جمله آقایان محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان؛ سید علی سقاییان، سفیر سابق ایران در ارمنستان و ولی کوزه گر کالجی، کارشناس ارشد مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد. در ابتدای جلسه جناب آقای تقوی از پژوهشگران گروه سیاست خارجی ضمن تشریح فعالیت ها و وظایف پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین موضوع مناقشه تاریخی قره باغ، به بیان تاریخچه ای کوتاه از موضوع پرداختند. آقای تقوی در ادامه، ضمن تاکید بر نقش بازیگران اصلی و کلیدی مانند روسیه، امریکا، فرانسه، ترکیه و به تازگی رژیم صهیونیستی در این مناقشه، بر اهداف پنهان و آشکار آنها نیز گریزی زدند. برای مثال اهداف و منافع روسیه در ادامه دار بودن این مناقشه می باشد تا این کشور نفوذ خود را در آذربایجان و بخصوص ارمنستان حفظ و ارتقاء بخشد. منافع رژیم صهیونیستی که به تازگی به بازیگری در میان هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان اقدام کرده است و روابط خود را با ارمنستان نیز بهبود بخشیده، بسط کانون مناقشات و بحران‌ها در مرزهای ایران است و بدین وسیله تلاش می کند توجه و تمرکز تهران را از غرب آسیا به مناطق دیگر بکشاند. منافع ترکیه در حمایت قاطع از طرف آذری ها و دشمنی با طرف ارمنی می باشد. فرانسه نیز به نمایندگی از اتحادیه اروپا در این مناقشه حضور دارد و مهمترین منفعت اروپا بحث انتقال انرژی و کاهش وابستگی به انرژی روسیه است. در ادامه آقای تقوی از آقای پاک آیین خواستند که مباحث خود را ارائه دهند.

آقای پاک آیین، مباحث خود را در قالب دو سوال ریشه ای مطرح کردند. سوال اول اینکه چرا مناقشه قره باغ بعد از گذشت سال ها متمادی تاکنون حل و فصل نشده است؟ و سوال دوم اینکه آیا چشم انداز مثبتی در این زمینه وجود دارد یا خیر ؟

· ایشان ابتدا خلاصه کوتاهی از روند این بحران ارائه کردند و بحث خود را پیش بردند. قره باغ را ما باید به دو منطقه تقسیم کنیم: یکی منطقه اصلی قره باغ که 75 % ارمنی دارد و 25 % آذری زبان ساکن آنجا هستند. بخش دوم 7 شهر پیرامونی قره باغ کوهستانی می باشد که عموما آذری زبان هستند ولی در اشغال رامنه می باشد و خود ارمنستان نیز در مورد این 7 شهر قبول دارد که در حاکمیت آذربایجان بوده است و امروزه تحت نفوذ ارامنه است.

در مورد سوال اول4 فاکتور اصلی وجود دارد که نشان می دهد چرا این مناقشه حل نشده است:

· اول تمسک دو کشور آذربایجان و ارمنستان به دو مفهوم غالب و قوی حقوق بین‌الملل؛ ارامنه از مفهوم حق تعیین سرنوشت در قبال مناقشه استفاده می کنند و آذری ها از گزاره حفظ و حمایت از تمامیت ارضی یک کشور صحبت می کنند. لذا این دو مفهوم هر دو در حقوق بین‌الملل کاملا صحیح است و وجود دارد. بعدها در حقوق بین‌الملل اصل حق تعیین سرنوشت را با اجازه حکومت مرکزی همراه کردند چراکه در غیر این صورت امروزه ما به اندازه تمام اقوام دنیا باید کشور مستقل می داشتیم. آذربایجان در این خصوص مدعی است که حاکمیت این کشور با تصرف ارمنستان خدشه دار شده و 20 % از خاک این کشور به تصرف غیر درآمده است. لذا سیاست آذربایجان بازگشت قره باغ در عین حال، دادن خودمختاری و استقلال کامل به ارامنه بجز در سیاست خارجی و سیاست دفاعی، می باشد. اما در طرف مقابل همچنان بر اصل حق تعیین سرنوشت و استقلال کامل و یا حتی ظهور یک کشور جدید، تاکید دارد.

· علت دوم ناتوانی گروه مینسک است. گروه مینسک متشکل از امریکا، روسیه و فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا است. این گروه ابتدا فعالیت ها و پیشنهاداتی مبنی بر مصالحه طرفین ارائه کرد اما هیچکدام از طرفین نپذیرفتند. آذربایجان به ساختار گروه معترض است چراکه سه کشوری که بیشترین ارامنه در دنیا را داردند، پدیدآورنده گروه هستند و باید ترکیه نیز اضافه شود ولی مورد موافقت ارمنستان قرار نگرفته است. بعدها گروه مینسک به دلیل اختلافات فراوان نقشش کم رنگ شد.

· علت سوم نداشتن ضمانت اجرا در تصمیمات سازمان ملل و قطعنامه های شورای امنیت است. در این خصوص 4 قطعنامه از سوی شورای امنیت صادر شده است ولی ضماتی اجرای مشخصی برای آن مترتب نشده است. برای مثال در این قطعنامه ها به جای محکومیت ارمنستان، گروههای معارض محکوم شده اند که دارای ابهام است.

· و دلیل چهارم که به نظر من مهمترین دلیل است. عدم وجود اداره قوی در دو کشور برای حل مسئله است. گویی که هر دو کشور به وضع موجود که نه صلح دایم است و نه درگیری دایم راضی هستند. آذربایجان با توجه به سرمایه گذاری های عظیم در میادین نفتی و باکو جنگ را برای خود و روند اروپایی شدنش سم می داند. ارمنستان نیز بر همین منوال سعی دارد موضوع مسکوت بماند تا سرانجام آذربایجان استقلال قره باغ را مانند تیمور شرقی و اندونزی به رسمیت بشناسد.

· در مورد سوال دوم مبنی بر چشم انداز آینده باید اشاره کنم که بنده با این وضعیتی که خدمتتان عرض کردم، چشم انداز مثبتی برای حل و فصل این بحران نمیبینم و این بحران کماکان ادامه خواهد داشت. گروه مینسک که عملأ کار خاصی انجام نمی دهد، روس ها که حل شدن بحران کاملا به ضررشان است و باعث کاهش نفوذ مسکو در منطقه می شود. رژیم صهیونیستی که به هر دو طرف سلاح و تجهیزات می فروشد، امریکا نیز با هر دو طرف رابطه مناسبی برقرار کرده است. تنها جمهوری اسلامی ایران است که پیشنهاداتی برای مصالحه و حل و فصل مسالمت آمیز بحران ارائه داده است که مورد استقبال طرفین واقع نشده است. هرچند باید بر نقش مهم تر آذربایجان برای جمهوری اسلامی ایران به واسطه دریای خزر، کریدور شمال ـ جنوب، راه آهن و... اذعان کرد.

آقای سید علی سقاییان، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان، بحث خود را با اهمیت بحران قره باغ برای کشورهای منطقه بخصوص برای جمهوری اسلامی ایران، بعنوان تنها کشوری که با هر 3 طرف دارای مرز مشترک است، آغاز کرد.

· ایران بعنوان تنها کشوری است که هم با قره باغ، هم با ارمنستان و هم با آذربایجان دارای مرز مشترک است؛ لذا تحولات داخل این 3 منطقه می تواند جمهوری اسلامی ایران را نیز متأثر کند. بنابر این بایستی کشورمان با توجه ویژه ای تحولات قفقاز و حتی آسیای مرکزی را رصد نماید.

· مناقشه قره باغ از نظر من یک بحران زیر خاکستر می باشد که هر لحظه امکان دارد شعله ور شود. چراکه ما در این بحران صرفا با دو کشور مواجه نیستیم، بلکه بازیگران مختلفی در این بحران نقش آفرینی می کنند و این مسئله می تواند با عث تعمیق بحران شود.

· برژینسکی در نظریه خود قفقاز جنوبی را قلب دنیا می داند. به دلیل وجود منابع سرشار انرژی، جایگاه ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی و معادن مختلفی که در قفقاز جنوبی وجود دارد این منطق را به قلب جهان تعبیر می کند و این مسئله باعث حضور و بازیگری کشورهای بزرگ و کوچک در این منطقه شده است.

· مشکلی که در بحران قره باغ اکنون جمهوری اسلامی با آن مواجه است، رشد خزنده نفوذ و قدرت رژیم صهیونیستی در دو کشور ارمنستان و آذربایجان است که می تواند جریان بحران قر باغ را پیچیده تر از قبل کند. به گونه ای که در درگیری اخیر نیز شاهد استفاده از موشک ها و پهبادهای اسرائیلی توسط هر دو طرف بودیم که این مسئله می تواند یک زنگ خطر جدی برای ایران باشد .

· ایران در بزنگاههای تاریخی و حساس به کمک هر دو کشور آمده است و سعی کرده بر مبنای سیاست همسایگی روابط حسنه ای را با دو کشور ارمنستان و آذربایجان بر قرار کند. ارمنستان در این بین به دلیل مشکلات مرزی با ترکیه و گرجستان بیشتر به سمت ایران تمایل نشان داده است.

· سیاست جمهوری اسلامی در همان زمانی هم که بنده سفیر بودم در ایروان، مبنی بر همسایگی مسالمت آمیز با همسایگان بوده و هست که نمونه های فراوانی دارد مانند: تاجیکستان، مشارکت در افغانستان، عراق، سوریه به نحوی دیگر و قره باغ. همه این موارد نشان می دهد که ایران در تلاش بوده تا امنیت مرزهای خود و امنیت همسایه های خود را تامین نماید. لذا ایران بهترین دوست همسایگان خود می باشد. که حتی برای امنیت همسایگان خود هزینه پرداخت کرده است.

· بنده هم معتقدم تا زمانی که اراده قوی در نزد مقامات ارمنی و آذری برای حل و فصل بحران قره باغ وجود نداشته باشد، نه روسیه، نه ایران، نه امریکا و نه هیچ کشوری توانایی حل این مناقشه را نخواهد داشت.

· هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان جزئی از محیط فرهنگی و امنیتی ایران محسوب می شوند و جمهوری اسلامی ایران نمی تواند تحولات رخ داده در این منطقه را نادیده بگیرد. لذا در این چارچوب ایران هم باید با ارمنستان و هم باید با آذربایجان روابط حسنه ای برقرار نماید و حتی به رقابت با رژیم صهیونیستی در دو کشور بپردازیم تا مانع از نفوذ بیشتر این رژیم در منطقه بشویم. دیپلماسی اقتصادی ایران بایستی فعال تر از قبل شود و همچنین موضوع کریدور شمال ـ جنوب هرچه سریع تر باید تکمیل شود و به بهره برداری برسد. عضویت در نهادهای منطقه مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا بسیار با اهمیت است چرا که ارمنستان عضو این اتحادیه می باشد و این مسئله یک فرصت نوین برای ایران می تواند باشد.

 

آقای دکتر کالجی در ابتدای صحبت های خود ضمن تشکر از برگزاری این نشست، از مسئولین ذیربط درخواست کردند که موضوع قفقاز و آسیای میانه در سیاست خارجی ایران با نگاه ویژه ای نگریسته شود و به این مناطق توجه بیشتری مبذول گردد.

· ابتدا باید از موقعیت ایران درقبال کشور های منطقه کمی برای شما توضیح دهم تا از جایگاه کشورمان مشخص شود که در کجای معادلات قفقاز قرار دارد؟ ایران تنها کشوری است که با هر 3 کشور قفقاز روابط حسنه ای دارد. نه ترکیه، نه گرجستان و نه روسیه اینطور نیستند. اختلاف روسیه و گرجستان، اختلاف ارمنستان و ترکیه، اختلاف ارمنستان و گرجستان، وجود دارد اما ایران با هر سه کشور رابطه مناسب دارد.

· ایران با دو کشور از 3 کشور قره باغ مرز زمینی دارد و با آذربایجان مرز آبی هم دارد. اکثر اقوامی که در منطقه زندگی می کنند در ایران نیز وجود دارد مانند قوم گرجی، تات، ارمنی، تالشی، آذری و... لذا سیاست ایران در قبال کشورهای منطقه حمایت از حکومت مرکزی است. ایران نه استقلال آبخازیا و اوستیا، نه استقلال کریمه، نه استقلال اقلیم کردستان و نه استقلال قره باغ را به رسمیت نشناخته است.

· از ویژگی های درگیری های اخیر قره باغ می توانم به این موارد اشاره کنم. برای اولین بار منطقه درگیری در خارج از منطقه قره باغ اصلی بوده است؛ در 300 کیلومتری قره باغ و در منطقه تووز و تاوش جنگ رخ داده است و به گونه ای که جنگ به سرزمین های اصلی دو طرف رسید. ویژگی دیگر مدت زمان کوتاه درگیری های اخیر میان ارمنستان و آذربایجان بوده است. برای اولین بار استفاده از موشک های میان برد و پهباد در ین درگیری توسط دو طرف مشاهده می شود. ویژگی دیگر این جنگ افزایش تلفات انسانی آن بود که سابقه چندانی دریک دهه گذشته نداشت و ویژگی آخر بین‌المللی شدن این درگیری در نزد دیاسپورای ارمنی و آذری در کشورهای مختلف بود که اعتراضات و درگیری‌هایی میان ارامنه و آذری های خارج نشین به وجود آورد.

· آنچه که باعث بروز مجدد درگیری ها شد مهمتر از همه تحولات داخلی ارمنستان بود در سال 2015 با چالش‌ها و درگیری‌های فراوان، ارمنستان ساختار سیاسی خود را از ریاستی به پارلمانی تغییر داد و این موضوع، مقدمه قدرت گیری پاشینیان در رأس هرم قدرت سیاسی در این کشور شد. اصلاحات قانون اساسی به منظور برنامه ریزی برای حضور مجدد سرکسیان و طیف آرتساخی در قدرت پیش بینی شده بود. اما زمینه را برای افزایش تنش های سیاسی و شروع اعتراضات خیابانی علیه حزب حاکم فراهم کرد و بستر را برای حضور پاشینیان در سال2018 که مورد حمایت قاطبه افکار عمومی بود، فراهم کرد.

· ارمنستان قبل از پاشینیان سه رئیس‌جمهور به خود دید: لئون‌ترپترسیان، روبرت کوچاریان و سرچ سرکسیان. این افراد به نسل اول مقامات سیاسی در ارمنستان مشهور شدند و با توجه به اینکه در جنگ قره باغ توانسته بودند به پیروزی برسند و همچنین اکثر آنها متولد یا بزرگ شده قره باغ بودند(بجز لئون ترپترسیان که متولد حلب سوریه بود)، اما ارمنستان در سال 2018 به یک پوست اندازی و تغییر نسل سیاسی، دست می زند و نخستین بار یک شخص غیر قره باغی و از سرزمین اصلی ارمنستان نخست وزیر می شود.

· این پوست اندازی شامل حال منطقه قره باغ نیز شد و ساهاکیان رییس جمهور قره باغ که قره باغی بود کنار رفت و آراتونیان مطلوب پاشینیان روی کار آمد.

· با این اصلاحات شرایط سیاسی در ارمنستان ملتهب می شود و آذربایجان فرصت را مناسب می بیند تا بتواند قره باغ را پس بگیرد و جنگ را آغاز می کند.

· مهمترین سیگنال‌ هایی که در گیر اخیر از خود ساطع کرد، هم می توان به این موارد اشاره کرد: اولین سیگنال توسط روسیه به خود پاشینیان داده شد که اگر به سمت غرب و ناتو حرکت کند از حمایت های روسیه نسبت به ارمنستان کاسته می شود ضمن اینکه ارمنستان بایستی عواقب آن را مانند گرجستان بپذیرد. دوم، سیگنال روسیه به ترکیه بود که همزمان در سوریه و لیبی با روسیه درگیری دارد و بحران قره باغ می تواند جبهه سومی برای ترکیه شود. سوم. سیگنال روسیه باز به ترکیه و اروپا در بحث رقابت با روسیه در خطوط انتقال انرژی و کاهش وابستگی به گاز روسیه از طریق باکو ـ تفلیس ـ جیهان و خطوط تاپ و تاناپ که همگی از منطقه تووز و تاوش عبور می کند.

· پیامد این بحران نیز اولا باعث تحکیم جایگاه پاشینیان و علی‌ اف در داخل دو کشور شد. چراکه زمانی که جنگی رخ می دهد عنصر ناسیونالیسم در این مناطق پررنگ می شود. همچنین این بحران، حضور رژیم صهیونیستی را در آینده می تواند تقویت نماید. چراکه دو کشور به سمت این رژیم متمایل شده اند.

· در مورد آینده بحران و تکرار آن نیز باید ذکر کنم که احتمال وقوع جنگ محدود همچنان وجود دارد چراکه رژیم صهیونیستی نیز به بازیگران این بحران اضافه شده و از طرف دیگر جنگ در قره باغ بدلیل نیاز هر دو کشور به سرمایه گذاری خارجی و پیشرفت، از یک جنگ محدود و چند روزه فراتر نخواهد رفت. چراکه هیچ یک از طرفین فعلا به آغاز درگیری ها تمایلی ندارند.

مذاکرات صلح افغانستان و فرصت‌طلبی پمپئو

 

مذاکرات صلح افغانستان و فرصت‌طلبی پمپئو

بعد از این که دولت افغانستان حدود ۱۵۰ زندانی خطرناک طالبان را آزاد کرد، فضا برای برگزاری مذاکرات بین دولت قانونی این کشور و گروه طالبان مساعد شد. قطر میزبان این مذاکرات است و به عنوان یک بازیگر فعال، مقدمات لازم را برای مذاکرات فراهم کرده است.

در رابطه با این تحول، توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:

- مذاکرات طالبان و دولت افغانستان یک گام مثبت برای استقرار صلح عادلانه است. صلح با محوریت عدالت به معنای احترام طرفین به قانون، استقلال ، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، پرهیز از جنگ و مشارکت سیاسی مردم است. صلح عادلانه قطعا چون از حمایت همه جانبه‌ی ملت افغانستان بر خوردار است، پایدار خواهد ماند.

 - حضور فرصت طلبانه پمپئو وزیر امورخارجه آمریکا که با هدف تاثیرگذاری بر آرای دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری انجام می شود، تاثیر منفی در روند مذاکرات داشته و می تواند موجب اختلال در مسیر استقرار صلح عادلانه باشد. معمولا وقتی آمریکایی ها برای دستیابی به منافع خود در این قبیل تحولات دخالت می کنند، نمی توان به آینده خوش بین بود. آمریکا بعد از حادثه ساختگی یازده سپتامبر برای مبارزه با طالبان به افغانستان لشکر کشید و امروز هم برای تامین منافع خود به دنبال سازش با طالبان است. مردم افغانستان هرگز جنایات آمریکا در کشور خود را فراموش نخواهند کرد.

- حضور خارجی ها، ناتو، آمریکا و عوامل آمریکا مانند داعش در افغانستان از علل اصلی ناامنی در این کشور است. آمریکا انتقال دهنده تروریست های داعش از سوریه و عراق به افغانستان بود و امروز نیز این گروه را تحت حمایت خود دارد. شعارهای پمپئو در قطر نمی تواند حمایت واشنگتن از داعش در افغانستان را لاپوشانی کند و دخالت آمریکا در روند صلح را مردم افغانستان نخواهند پذیرفت.

- گروه طالبان که خود را گروه ملی در افغانستان می‌داند نیز باید از فرصت فعلی استفاده کرده و با احترام به قانون و رعایت حقوق دولت و سایر گروه‌ها و اقوام در جهت تامین منافع ملی افغانستان حرکت نماید.

- امروز جنگ و ناامنی در افغانستان تنها به این کشور محدود نمی‌ شود و یک تهدید جدی برای امنیت منطقه است. به همین دلیل همسایگان دور و نزدیک افغانستان علاقمند به استقرار صلح در افغانستان بوده و آماده همکاری برای تحقق این هدف هستند.

- جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان دوست تاریخی افغانستان معتقد است که برقراری صلح و آرامش و ثبات در افغانستان راه حل نظامی ندارد و راهکار سیاسی تنها روش برون رفت از وضعیت فعلی است. برای ایران آنچه مهم است امنیت افغانستان است  و اخلال در امنیت افغانستان توسط نیروهای خارجی بخصوص نظامیان آمریکایی دغدغه جدی تهران است.

و نکته آخر اینکه دولت آقای اشرف غنی و همه گروه های تاثیرگذار در سرنوشت افغانستان باید بدانند که آمریکا دوست کشورهای منطقه نیست و با اهداف راهبردی به دنبال تحکیم سیطره خود در منطقه از جمله افغانستان است. سفر پمپئو به قطر نه از روی دلسوزی برای مردم افغانستان بلکه برای کمک به پیروزی ترامپ در انتخابات است و مردم افغانستان فریب ترفند آمریکا را نخواهند خورد.