آمار پاک نوشته | هفته چهارم آذر ۱۳۹۹

مساله خنثی‌سازی تحریم‌ها

 

مساله خنثی‌سازی تحریم‌ها

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام، با بیان این واقعیت که «رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثی‌سازی آن به دست خودمان است»، گفتند: بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم.

بیانات مقام معظم رهبری ناظر بر این است که جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تحریم‌ها دارای دو گزینه است. گزینه اول اتکا بر ظرفیت‌ها و توانایی‌های داخلی و حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی که راه «خنثی‌سازی تحریم‌ها و غلبه بر آن‌ها» است. گزینه دوم، اعتماد کردن و امید بستن به آمریکا و اروپا برای «رفع تحریم» که البته گزینه دوم بارها مورداستفاده قرارگرفته و به نتیجه نرسیده است.

مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای ۱+۵ که نهایتاً به توافق هسته‌ای (برجام) منجر شد، قرار بود به لغو تحریم‌های اصلی در حوزه‌های نفتی، مالی و بانکی بیانجامد. این مقصود با خروج آمریکا، نه‌تنها حاصل نگردید بلکه منجر به افزایش تحریم‌های بیشتری شد. کشورهای اروپایی‌ هم علیرغم وعده‌های خود نتوانستند یا نخواستند که باسیاست‌های یک‌جانبه گرایانه ترامپ مقابله کرده و لغو تحریم‌ها را ممکن سازند. اکنون حتی برای افراد خوش‌بین نیز روشن‌شده که هدف غربی‌ها چه آمریکا و چه اروپا علیرغم تفاوت درروش ها، جلوگیری از پیشرفت اقتصادی ایران و تبدیل‌شدن به یک الگوی منطقه‌ای است.

در سوی دیگر، تکیه‌بر ظرفیت‌ها و توانمندسازی‌های فراوان داخلی برای خنثی کردن تحریم‌ها، اگرچه سختی‌های خود را داشت اما منجر به رونق تولید شد و مسیر جهش تولید را هموار کرد. در سایه مقاومت ملی و اراده برای مقاوم‌سازی اقتصاد، امروز ایران از یک واردکننده بنزین به صادرکننده آن تبدیل‌شده، درآمد حاصله از صادرات غیرنفتی به سطحی بی‌سابقه رسیده، در تولید بسیاری از محصولات کشاورزی و صنعتی و پزشکی همچون گندم، دارو، فولاد و پتروشیمی خودکفا شده ویا در مسیر خودکفایی قرار دارد. ایران در صنایع نظامی و تولید تسلیحات بازدارنده، به قدرت اول منطقه تبدیل شده و ایجاد امنیت در خلیج‌فارس و دریای عمان و کشورهای همسایه را بدون وابستگی به نیروهای فرا منطقه‌ای، هدف‌گذاری کرده است. در تولید انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز نیز گام‌های بلندی برداشته‌شده است. این دستاوردها نشان می‌دهد که برای خنثی کردن تحریم‌ها، همت بلند، نگاه به توان داخلی و قوی سازی بنیادهای تولید و اقتصاد کشور و اجرای دقیق رویکرد اقتصاد مقاومتی، نتیجه‌بخش است و موجب ایجاد ثبات اقتصادی و سیاسی می‌شود. در این صورت است که دشمنان بعد از مشاهده بی‌اثر شدن فشارهای اقتصادی، به‌تدریج از ادامه تحریم منصرف خواهند شد.

امروز مسئولین عالی‌رتبه کشور در قوای سه‌گانه با نصب العین قرار دادن رهنمودهای مقام معظم رهبری، کم‌وبیش در مسیر خنثی‌سازی تحریم‌ها حرکت می‌کنند و روی سخن با صاحبنطرانی است که هنوز به مذاکره با آمریکا و اعتماد به اروپا دل‌بسته‌اند. به این افراد یادآور می‌شود که تابه‌حال در چند مقطع در اجرای تصمیم نظام، به‌طور محدود و با موضوعاتی همچون بالکان، افغانستان، عراق و برنامه هسته‌ای با آمریکا مذاکره شده است. در تمام این مذاکرات، این آمریکا بوده که باروحیه استکباری، بدعهدی کرده و حتی ایران را محور شرارت نامیده است. کشورهای اروپایی نیز از اول پیروزی انقلاب اسلامی، در مقاطع متعدد نسبت به ایران خصومت کرده و همراه با کاخ سفید بوده‌اند. این کشورها دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران هستند و امروز لغو تحریم‌ها در دست آن‌هاست، آیا می‌توان کشور را معطل دشمن گذاشت؟ هر ایرانی وطن‌دوست و علاقه‌مند به تعالی و پیشرفت ایران به این پرسش، پاسخ منفی می‌دهد.

امید است مسئولین نظام با تجربه گرفتن از گذشته و با اتحاد و یکپارچگی، در مسیر برآورده ساختن انتظارات مقام معظم رهبری، به دنبال اجرای اهداف اقتصاد مقاومتی و خنثی‌سازی تحریم‌ها باشند.
طبعاً هم‌افزائی قوای سه‌گانه که مطالبه رهبر معظم انقلاب است و تلاش برای کاهش اختلافات و ایفای نقش رسانه‌ها برای حفظ آرامش اقتصادی و ایجاد محیط پراُمید در کشور می‌تواند هر تهدیدی را به فرصت تبدیل نماید.

انگلیس، فرانسه و آلمان تولیدکنندگان سلاح‌های مخرب

 

به دنبال بیانیه کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان علیه برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران و تکرار اتهامات بی‌اساس و واهی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیانات خود در تاریخ ۴ آذر ۱۳۹۹ خاطرنشان کردند:

«درحالی‌که انگلیس و فرانسه دارای موشک‌های مخرب اتمی هستند و آلمان نیز در این مسیر قرار دارد، به ما می‌گویند موشک نداشته باشید. به شما چه ربطی دارد، شما اول خودتان را اصلاح کنید و بعد اظهارنظر کنید».
پرونده ساخت و استفاده از سلاح‌های مخرب و تسلیحات کشتارجمعی توسط انگلیس، فرانسه و آلمان قطور است و این سه کشور نه‌تنها خود مجهز به این تسلیحات شده‌اند که رژیم‌های سفاک ازجمله رژیم صهیونیستی را نیز به این سلاح‌های مرگبار مسلح کرده‌اند.
گزارش بولتن شبکه اتمی 'Nuclear Notebook' حاکی از آن است که در میان کشورهای اروپایی، انگلیس از سال ۱۹۵۲ برنامه‌های هسته‌ای خود برای دستیابی به بمب اتمی را آغاز کرد. وینستون چرچیل، نخست‌وزیر انگلستان در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۵۲ اعلام کرد که این کشور دارای بمب اتمی شده است. انگلیس در حال حاضر حداقل دارای ۲۲۵ کلاهک هسته‌ای است.
«ترزا می» نخست‌وزیر وقت انگلیس نه‌تنها به سیاست این کشور برای استفاده از بمب اتمی اذعان داشته بلکه استفاده از سلاح هسته‌ای را حتی اگر منجر به مرگ یک‌صد هزار نفر بشود را مجاز می‌داند. به گزارش گاردین نخست‌وزیر وقت انگلیس برای توجیه مجلس عوام برای افزایش چهل میلیون دلاری بودجه نظامی کشور، استفاده از سلاح هسته‌ای را مجاز دانست و تأکید کرد حاضر است دکمه پرتاب این سلاح را بفشارد. وی در پاسخ به جرج کروان، نماینده حزب ملی اسکاتلند صریحاً گفت: «در صورت لزوم دستور به استفاده از سلاح هسته‌ای را خواهد داد حتی اگر صد هزار زن و کودک بی‌گناه هم کشته شوند». وی افزود: «باید خدمت شما افراد محترم عرض کنم که منطق اصلی بازدارندگی این است که دشمنان ما بدانند که آماده‌ایم تا از سلاح‌های هسته‌ای استفاده کنیم».
فرانسه نیز از سال ۱۹۶۰ به بمب اتمی دست پیدا کرد و در حال حاضر حداقل ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای دارد. این کشور قادر است با استفاده از هواپیماهای جنگی یا زیردریایی‌های اتمی، سلاح هسته‌ای را شلیک کند. موشک کروز ASMP-A با کلاهک هسته‌ای ۳۰۰ کیلوتنی، یکی از سلاح‌های هسته‌ای فرانسه است و قدرت آن در حدود ۲۰ برابر بمبی است که آمریکا در هیروشیما استفاده کرد.
سال ۱۹۵۶ «گی موله» رئیس حزب سوسیالیست فرانسه از انتقال فناوری بمب هسته‌ای از این کشور به اسرائیل پرده برداشت. او اتاقی را در «هتل دو ماتیگنون» برای شیمون پرز، اختصاص داد تا ازآنجا بر پروژه این انتقال نظارت داشته باشد.
«تیری میسان» نویسنده و تحلیلگر فرانسوی که به خاطر نگارش کتاب «دروغ بزرگ» در مورد حادثه یازده سپتامبر، معروف است، در مورد همکاری فرانسه و اسرائیل درزمینهٔ دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای می‌نویسد: «سال ۱۹۵۶ بود که گی موله، رئیس حزب سوسیالیست فرانسه، انتقال فن‌آوری هسته‌ای را از فرانسه به اسرائیل ترتیب داد. او در جریان این کار، اتاقی را در هتل دو ماتیگنون، برای شیمون پرز اختصاص داد تا ازآنجا بر پروژه نظارت داشته باشد». متعاقباً، فرانسه یک نیروگاه هسته‌ای در منطقه «دیمونا» از اراضی اشغالی تأسیس کرد و شیمون پرز ریاست آن را بر عهده گرفت. رژیم اشغالگر قدس در حال حاضر بین ۸۰ تا ۴۰۰ کلاهک هسته‌ای و تعداد زیادی بمب نوترونی دارد.
 انگلیس هم در مسلح کردن رژیم صهیونیستی به سلاح اتمی دخالت داشت و در کنار همکاری‌های تحقیقاتی، مواد قابل‌احتراق و آماده استفاده برای اسرائیل تأمین می‌کرد. برنامه اتمی این رژیم در سال ۱۹۸۶ در نشریه «ساندی تایمز» توسط یک دانشمند یهودی به نام «موردخای وانونو» افشا گردید. او توسط موساد در رم ربوده شد و در اراضی اشغالی به مدت ۱۸ سال زندانی بود.
آلمان نیز اولین تلاش‌های خود برای ساخت بمب اتمی را در دوره نازی‌ها آغاز کرد. در کتاب خاطرات «اتو اسکورتسنی» آمده که در سال ۱۹۴۳ آلمان نازی به بمب اتم دست‌یافت. وی در خاطرات خود می‌گوید: در ملاقات خصوصی خود با آدولف هیتلر، بمب اتمی را معرفی کرده و هیتلر گفته است که این بمب سبب انقراض نسل بشر می‌شود و هرگز دستور تولید آن را صادر نخواهد کرد. اگرچه محققان آلمانی موفق به تولید بمب اتمی نشدند اما از سال ۱۹۱۵ ساخت سلاح شیمیایی را آغاز و به‌زودی به یک تولیدکننده تمام‌عیار تبدیل شدند. رژیم متجاوز صدام در دوران جنگ تحمیلی، از سوی ٣٥ کشور جهان به لحاظ مالی و تسلیحاتی، پشتیبانی می‌شد که یکی از این کشور‌ها، آلمان غربی بود. عراق در طول جنگ ۳۵۰۰ بار به ایران حمله شیمیایی کرد و پس از پایان جنگ تحمیلی، موسسه «وزینتال» مرتبط با مسائل نظامی در پاریس اعلام کرد که از ۲۰۷ شرکت طرف قرارداد با رژیم صدام، ۸۶ شرکت آلمانی بوده‌اند. در اسفند سال ۱۳۶۵ نیز یک نشریه آلمانی بانام «اشترن» گزارشی از کارخانه صنایع شیمیایی عراق به وسعت ۲۵ کیلومترمربع منتشر کرد که مواد اولیه و تجهیزات آن با هزینه تقریبی یک میلیارد مارک از شرکت‌های آلمانی و مشخصاً شرکتی بانام «پیلوت پلانت» واردشده بود.
تسلیحات شیمیایی، سلاح مخرب دیگری بود که در کارخانه‌های اسلحه‌سازی انگلیس نیز ساخته شد و وینستون چرچیل نخست‌وزیر این کشور، آشکارا استفاده از سلاح شیمیایی را موردحمایت قرارداد و مخالفان این جنگ‌افزار را افرادی دل‌نازک ‌خواند.
انگلیس و فرانسه در سال ۱۹۶۰ به بمب هیدروژنی هم که نوعی بمب هسته‌ای است، دست‌یافت‌اند و امروزه بمب‌های هیدروژنی این دو کشور فعال است.
انگلیس، فرانسه و آلمان با این پرونده کثیف و سابقه جنایت و همراهی با جنایتکاران در نقاط مختلف جهان، حق ندارند دیگر کشورها بخصوص جمهوری اسلامی ایران را به ساخت سلاح‌های مخرب، متهم کنند. ایران منادی خلع سلاح تسلیحاتی کشورهای جهان است و رهبر معظم انقلاب اسلامی در فتوای تاریخی خود کاربرد سلاح اتمی را حرام اعلام کرده‌اند. نگاهی به متن این فتوای مهم که در تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۳۸۹ صادر شد، باطل بودن ادعاهای سه کشور اروپایی را تائید می‌کند:
«به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته‌ای، دیگر انواع سلاح‌های کشتارجمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می‌شوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملت‌ها خطر تولید و انباشت این‌گونه سلاح‌ها را حس می‌کند و آماده است همه‌ی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاح‌ها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ی همگان می‌دانیم».
انتظار بود بعد از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای، انگلیس، فرانسه و آلمان، بلوغ سیاسی خود را نشان داده و با پایبندی به تعهدات، راه خود را از آمریکا جدا کنند. رویکرد اخیر این سه کشور نشان می‌دهد که آن‌ها نیز همانند ترامپ به تهدید مردم ایران روی آورده‌اند و قطعاً همچون آمریکا، در این روند با ناکامی و شکست مواجه خواهند شد.

اردوغان به اشتباه خود پی برد

 

اردوغان به اشتباه خود پی برد

تماس تلفنی مولود چاوش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه با وزیر امور خارجه کشورمان نشان داد که دولت اردوغان به اشتباه خود پی برده است.

وزیر امور خارجه ترکیه همچنین در این تماس عنوان کرد که کشورش به تمامیت ارضی ایران احترام می گذارد. این تغییر موضع به دلیل واکنش های گسترده در ایران از جمله مقامات ایران، مردم و صاحبنظران است. آنچه که ظرف روزهای جمعه و شنبه در ایران رخ داد این بود که تمام مقامات و مسئولین از جناح های مختلف در راستای دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران متحد شدند و با صدای رسا و بلند اظهارات رئیس جمهوری ترکیه را محکوم کردند. آنچه که در این راستا مهم به نظر می رسد متنبه شدن ترکیه است و این کشور از میزان حساسیت ها در داخل ایران نسبت به چنین مسائلی آگاه شده است.

به طور طبیعی جمهوری اسلامی ایران همواره سعی بر این داشته تا روابط دوستانه ای را با همسایگان خود داشته باشد. هم اکنون نیز که ترکیه به اشتباه خود پی برده و در راستای اعتمادسازی گام بر می دارد ایران نیز باید همین مسیر را انتخاب کند. جمهوری اسلامی ایران می تواند از این فرصت بدست آمده استفاده کند و با ترکیه در مسائل منطقه ای همچون قفقاز همکاری های لازم را داشته باشد.

ترکیه می بایست بر اساس احترام متقابل درصدد عادی سازی روابط با همسایگان بدون دخالت در امور داخلی آنها باشد. متأسفانه این کشور به دلیل برخی از سیاست های خاص قادر نبوده تا روابط بهینه ای با همسایگان خود داشته باشد. روابط این کشور با سوریه و همینطور عراق همراه با سوتفاهماتی بوده است. اختلاف آنکارا در خصوص اتحادیه اروپا، قبرس و یونان عمیق تر است. اینگونه از روابط، علاوه بر مشکلاتی که برای ترکیه ایجاد می کند، بر آینده بحران قره باغ نیز تأثیرگذار خواهد بود. معتقدم ترکیه هر چه از موضوع قره باغ فاصله بگیرد، حل این مناقشه برای جمهوری آذربایجان آسان تر خواهد شد.

در همین حال ترکیه هر چقدر به آذربایجان نزدیک تر شود و خود را در آزادسازی اراضی اشغال شده سهیم تر بداند موجبات حساسیت هر چه بیشتر آمریکا، کشورهای اروپایی که با ترکیه دچار تنش هستند را فراهم خواهد آورد. با چنین رویه ای تحولات به سمتی خواهد رفت که آمریکا و اروپا به سمت حمایت از ارمنستان پیش بروند. لابی ارامنه نیز به دلیل مخالفت با ترکیه می تواند از ارمنستان حمایت کند. فرانسه که یکی از اعضای گروه مینسک به شمار می رود اخیرا در مجلس ملی خود  قطعنامه ای را تصویب کرد که از دولت این کشور می خواهد منطقه قره باغ را به عنوان یک «جمهوری مستقل» و با نام  رسمی «جمهوری ناگورنو- قره باغ» به رسمیت بشناسد. چنین قطعنامه ای قرار است در آینده ای نزدیک در مجلس بلژیک نیز به تصویب برسد.

دلیل تصویب چنین قطعنامه ای حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان بوده که اروپایی ها در این راستا انتقام ترکیه را از جمهوری آذربایجان می گیرند. از همین رو برای جمهوری آذربایجان بیش از پیش این امر ضرورت می یابد که بتواند به صورت مستقل مناقشه قره باغ را حل و فصل و مدیریت کند. برای جمع بندی باید گفت حمایت های ترکیه از آذربایجان سبب افزایش حساسیت ارمنی ها خواهد شد و همین امر موجب خواهد شد تا ارامنه جهان در برابر جمهوری آذربایجان متحد شوند که چنین وضعیتی می تواند حل منازعه قره باغ را بیش از پیش پیچیده تر کند.

اگر ترکیه صلاح جمهوری آذربایجان را می خواهد باید به مواضع کلی بسنده کند و اجازه دهد که این کشور خود به تنهایی با ارمنستان وارد مذاکره شود. از سال 1921 و از زمان فروپاشی شوروی قره باغ جز جمهوری آذربایجان بوده است و این مساله داخلی محسوب می شود. از آن سو ارمنستان نیز وارد مناقشه شده که با جمهوری آذربایجان می تواند بدون دخالت کشورهای ثالث مساله را حل نماید. توجه به ظرافت های سیاسی در بحران قره باغ باید جز اولویت ها قرار گیرند.برای حل این بحران باید الگوی همکاری های منطقه ای و همگرایی شکل بگیرد و از رقابت های غیرسازنده پرهیز شود تا منافع همه کشورها تامین شود.

خط ‌آهن خواف – هرات، نگاهی به راه ابریشم

 

خط ‌آهن خواف – هرات، نگاهی به راه ابریشم

خط ‌آهن خواف – هرات که با حضور روسای جمهور دوکشور افتتاح شد یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های ریلی است که توسط مهندسان ایرانی ساخته‌شده و اتصال افغانستان از طریق ایران به خلیج‌فارس و از غرب ایران به اروپا را ممکن می‌سازد.

امروز موضوع حمل‌ونقل بین‌المللی از طریق راه‌آهن که منجر به انتقال سالانه میلیاردها مسافر و میلیاردها تُن بار در گوشه و کنار جهان است، یکی از ارکان پیشرفت اقتصادی تلقی می‌شود. اینکه کشور پهناور چین در نظر دارد تا سال ۲۰۵۰ مجموع خطوط ریلی خود را از مرز ۲۷۰ هزار کیلومتر عبور دهد، یکی از دلایل اهمیت ترانزیت ریلی است. بخشی از پروژه بزرگ یک کمربند ـ یک‌راه که توسط پکن با بیش از ۱۲۴ میلیارد دلار هزینه در حال احداث است، با خطوط‌ آهن ارتباطی با کشورهای همسایه چین ارتباط دارد.

سابقه احداث خط ‌آهن در افغانستان به یک قرن پیش ‌برمی‌گردد و برای نخستین بار در سال ۱۹۱۲ اولین خط ‌آهن افغانستان به طول ۷ کیلومتر از قصر دارالامان تا دهمزنگ با به‌کارگیری سه لکوموتیو احداث شد. در سال ۱۳۸۱ نیز مطالعات اولیه، خط‌ آهن ایران تا هرات آغاز گردید. احداث راه‌آهن پنج‌جانبه میان کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان، قرقیزستان و چین در سال ۱۳۹۳ با امضای تفاهم‌نامه میان پنج کشور فوق در پایتخت تاجیکستان جدی شد. این خط ریلی موسوم به راه ابریشم جدید، ارتباط مستقیم با راه‌آهن خواف – هرات دارد.
درواقع راه‌آهن خواف ـ هرات یکی از این محورهای پنج‌گانه این پروژه بزرگ است که سابقه ساخت آن به دهه ۱۹۷۰ میلادی برمی‌گردد. در سال ۲۰۰۶ به دنبال امضای تفاهم‌نامه بین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی ایران با وزارت فواید عامه افغانستان، طرح ساخت این خط ‌آهن آغاز شد. طول این خط ۲۲۵ کیلومتر است که ۷۶ کیلومتر آن در خاک ایران و ۱۴۹ کیلومتر آن در خاک افغانستان واقع‌شده است. بخش‌های اول و دوم و سوم ساخته و کامل شده و بخش چهارم آن با هزینه حکومت افغانستان احداث خواهد شد.
با بهره‌برداری از این راه‌آهن تحولات زیر خواهد داد:

۱. افغانستان به خطوط راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، اروپا و شمال آفریقا متصل می‌گردد. این خط آهن در مسیر خود هفت ایستگاه در مناطق مختلف خواهد داشت و می‌تواند از طریق اتصال به خط‌ آهن بندرعباس و بندر چابهار آسیای میانه را به آب‌های آزاد، بندر کراچی، بندر بمبئی و سایر بنادر بین‌المللی متصل کند. این خط آهن ظرفیت جابجایی سالانه شش میلیون تن کالای تجاری و یک‌میلیون مسافر را دارد؛ و دسترسی افغانستان به آب‌های آزاد از طریق خط ‌آهن ایران را ممکن خواهد ساخت.

۲. افزایش مبادلات تجاری میان افغانستان، ایران، کشورهای آسیای میانه از مزایای احداث این خط آهن است. از این خط ریلی، مواد غذایی، مصالح ساختمانی، ابزارآلات، محصولات کشاورزی و دیگر کالاهای موردنیاز افغانستان منتقل خواهد شد. افغانستان ۹۰ درصد مایحتاج و موارد مصرفی خود را از طریق واردات تأمین می‌کند و ایران در سال ۲۰۱۸ چهارمین کشور برای واردات به افغانستان به ارزش ۹۰۰ میلیون دلار بوده، طبعاً راه‌اندازی راه‌آهن خواف-هرات موجب افزایش صادرات مواد غذایی و تولیدات ایرانی از طریق ایران به افغانستان خواهد شد. در سال جاری تبادل ۱۰ میلیون تن کالا میان کشورهای منطقه و ایران صورت گرفته که با افتتاح این راه‌آهن می‌توان هدف‌گذاری را تا ۵۰ میلیون تن افزایش داد.

۳. با افتتاح راه‌آهن خواف - هرات، هزینه بالای حمل‌ونقل بین دو کشور کاهش قابل‌توجهی خواهد یافت. هر کالایی که از این طریق به افغانستان صادر شود و یا از افغانستان به هندوستان و سایر کشورها منتقل گردد، به‌این‌علت که بخشی از خط آهن چابهار تا خواف در ایران است، باید در برابر هر کیلو بار، حق ترانزیت به ایران پرداخت کند. کاهش هزینه جابجایی کالا و اموال تجاری تا ۵۰ درصد نیز از مزایای این مسیر است.

۴. وجود معادن بزرگ سنگ‌آهن، کنسانتره و گندله‌سازی در مسیر خط ریلی خواف - هرات، ظرفیت بالایی برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی با هزینه‌های کمتر ایجاد می‌کند.

۵. از مزیت‌های حمل‌ونقل ریلی انتقال بار ترافیکی به راه‌آهن و کاهش ترافیک جاده‌ای و با ایمنی بالاتر خواهد بود. درعین‌حال با گسترش راه‌آهن در خاک افغانستان و اتصال به شمال افغانستان، راه ایران برای رسیدن به بازارهای آسیای میانه نظیر ازبکستان و تاجیکستان هموارتر می‌شود و افغانستان نیز از طریق ایران و چابهار و دریا به دیگر کشورها متصل می‌شود.

۶. پوشش ریلی یک و نیم میلیون نفر مسافر، کاهش سوخت، افزایش ایمنی و خروج از انزوای معدن سنگان خواف از دیگر مزایای این طرح است.
با عبور قطار از روی ریل‌های راه‌آهن خواف – هرات، خاطرات جاده ابریشم زنده شده و ایران با نگاه به ایران راه تاریخی به شهر فرهنگی هرات می‌رسد و افغانستان از طریق ایران به عراق و ترکیه و اروپا وصل خواهد شد. افتتاح این مسیر ریلی نمادی از تقویت الگوی همکاری منطقه‌ای و تعامل برد- برد با همسایگان است و زمینۀ رشد اقتصادی و تجاری دو کشور دوست و برادر را فراهم خواهد کرد.