آمار پاک نوشته | هفته چهارم خرداد ۱۳۹۷

داعش و نیروهای خارجی چالش صلح در افغانستان

رئیس سابق ستاد افغانستان وزارت امور خارجه با بیان این‌که داعش در افغانستان قدرت گرفته و اگر دولت و طالبان هم با هم صلح‌ کنند، داعش به نوعی عامل بی ثباتی در این کشور است، گفت: داعش با حمایت سیاسی و امنیتی آمریکا و حمایت مالی عربستان در افغانستان حضور دارد، ‌موضع طالبان هم مشخص است. لذا تا زمانی که چنین وضعیتی باشد واراده جدی برای مقابله وجود نداشته باشد صحبت از مذاکره برای صلح بی نتیجه خواهد بود.

محسن پاک آیین در گفت‌وگو با ایسنا در ارزیابی خود از تحولات و اتفاقات اخیر افغانستان و همچنین مساله آتش بس بین دولت و نیروهای طالبان گفت:‌ سالیان دراز است که طالبان به مناسبت عید فطر به تقاضای دولت مبنی بر آتش بس موقت، پاسخ مثبت می‌دهد و چند روزی هم  آتش‌بس بین نیروهای طالبان و دولت افغانستان برقرار شده و امیدهایی در دل مردم افغانستان مبنی بر این که صلح در کشور حاکم خواهد شد جوانه می‌زند.

وی با بیان این‌که واقعیت این است، هر سال چند روز بعد از عید فطر مجددا آتش‌بس نقض می‌شود و این به یک رویه همه ساله تبدیل شده است، اظهار کرد: به نظر می‌رسد طالبان به دلایلی که بیان می‌کنم تقاضای دولت  برای صلح و آتش بس را نخواهد پذیرفت البته این موضوع در دوره کرزای هم بوده، الان هم است. دلیل اول این  که طالبان معتقد است تا وقتی نیروهای خارجی در کشور هستند، صحبت  از صلح موضوعی بی‌معنی است، به همین خاطر هم از دولت سابق و هم از دولت آقای اشرف غنی خواسته که به عنوان یک پیش شرط  نیروهای خارجی از کشور خارج شوند و بعد از آن گفت‌وگوهای صلح آغاز شوند.

این کارشناس  ارشد روابط بین‌الملل همچنین خاطرنشان کرد: بنابراین موضع طالبان این است که آغاز گفت‌وگوهای صلح بدون خروج نیروهای خارجی بی معنی است و براساس همین موضع ، ناتو تصمیم گرفت که تا سال 2014 نیروهای خود را از افغانستان خارج کند تا مانعی برای استقرار صلح و آرامش نباشد، اما این تصمیم عملی نشد و نیروهای آمریکایی هنوز در افغانستان هستند.

پاک آیین ادامه داد:  در راهبرد جدید ترامپ رئیس جمهور آمریکا نیز بحث افزایش نیروهای امریکائی مطرح است و تعدادی از نیروهای ناتو هم کماکان به بهانه های مختلف در افغانستان مانده‌اند، در نتیجه حضور و دخالت کشورهای خارجی علت اصلی این اختلافات داخلی  است و در این شرایط  آتش بس‌، موقت و چند روزه خواهد بود.

رئیس سابق ستاد امور افغانستان وزارت امور خارجه ابراز کرد: مساله دیگر این است که دولت فعلی بر خلاف کرزای بحث آتش بس با طالبان را از موضع ضعف مطرح می‌کند چرا که دولت ارتباط نزدیکی با غرب و آمریکا برقرار و با آمریکا پیمان استراتژیک نظامی امضا کرده و در واقع اجازه داده که آمریکا در افغانستان بماند.

وی بیان کرد: بنابراین،  در این مقطعی که نیروهای خارجی و آمریکا با حمایت دولت یا حداقل با سکوت دولت در افغانستان مانده‌اند این که دولت تقاضای صلح را مطرح می‌کند در حالی که موضع طالبان را می‌داند، بیشتر یک نمایش است تا تصمیمی که تاثیرگذار باشد.

این کارشناس ارشد روابط بین‌الملل همچنین با اشاره به حضور داعش در افغانستان  گفت: دلیل دوم اینکه داعش امروز در افغانستان قدرت گرفته و حتی اگر دولت و طالبان  بخواهند با هم صلح کنند، به نوعی داعش عامل بی ثباتی افغانستان است و این کشور را می تواند از آرامش خارج کند،‌گرچه داعش  نیروی مستقل نیست و با حمایت سیاسی و امنیتی آمریکا و حمایت مالی عربستان است که در افغانستان حاضر شده است.

پاک آیین یادآور شد: داعش بعد از شکست در سوریه و عراق، بسیاری از نیروهای خود را به افغانستان منتقل کرده و این انتقال نمی‌تواند بدون نظر دولت افغانستان باشد . نیروی خارجی با  آن حجم عظیم وارد این کشور شود و نیروهای امنیتی افغانستان هم سکوت کنند،‌لذا به این شک می‌رسیم که توافقی بین آمریکا، عربستان یا دولت یا مقامات افغانستان انجام شده که داعش در افغانستان حضور پیدا کرده و مناطقی را اشغال کرده و در حال قدرت‌گیری است، وقوع انفجار در ایام عید فطر  یکی از اقدامات این گروه است.

وی افزود: بنابراین تا حدودی مسائل در افغانستان پیچیده است، هم نیروهای خارجی حضور دارند، هم دولت نسبت به وجود نیروی خارجی حساسیت نشان نمی‌دهد و داعش نیز با دست باز فعالیت می‌کند، از سوی دیگر بحث آتش بس میان دولت و طالبان مطرح می‌شود در حالی که در چنین شرایطی آتش بس نمی‌تواند با ثبات و دارای آینده روشنی باشد.

رئیس سابق ستاد امور افغانستان وزارت امور خارجه با تاکید براین‌که مشکل اصلی افغانستان وجود نیروهای خارجی به ویژه آمریکا است، گفت: آمریکا در افغانستان به خاطر حمایت مردم این کشور حضور ندارد بلکه به دلیل تامین منافع خود برای مهار روسیه،مح‌اصره چین،ایجاد مزاحمت برای ایران،‌ مقابله با پاکستان ،  در افغانستان حاضر است. در غیر این صورت حضور آمریکا در افغانستان منافع این کشور را تامین نمی‌کند.

این کارشناس ارشد روابط بین‌الملل یادآور شد: اخیرا آقای کرزای رئیس جمهور سابق افغانستان نیز صریحا اعلام کرد، امروز مشکل اصلی افغانستان وجود نیروهای خارجی  به ویژه آمریکا و بخشی از ناتو است،  لذا معتقدم تا وقتی که این وضعیت برقرار بوده و اراده جدی برای مقابله با داعش در افغانستان وجود نداشته باشد صحبت از مذاکره برای صلح بی نتیجه خواهد بود.

پاک آیین همچنین اظهار کرد: بیش از 20 سال است که این قضیه مطرح بوده و از سال 90 هم مساله مذاکرات طالبان و دولت جدی شده است و حتی در زمان آقای  کرزای هم به نتیجه نرسید، واقعیت این است که نیروهای خارجی نمی‌خواهند ثبات در افغانستان باشد، اگر ثبات در این کشور حاکم شود،‌ اگر جنگ نباشد و یا تروریسم رخت بر بندد، دلیلی برای حضور نیروهای خارجی وجود ندارد.

وی در پایان گفت: نیروهای خارجی از جمله آمریکا برای این که توجیهی داشته باشند، سعی می کنند با ترفندهایی این کشور را ناامن کنند، حضور داعش و اقدامات پیچیده آن‌ها نمونه‌ای از این ترفندها است، تا وقتی که این نیروها مخصوصا آمریکا در افغانستان باشند نمی توانیم شاهد ثبات و صلح در این کشور باشیم.

* این گفتگو  نخست در تاریخ 30 خرداد 1397 توسط ایسنا منتشر شد.

حقوق بشر آمریکایی/ سوزاندن فرقه داوودیه

حکام کاخ سفید به مولفه حقوق بشر به عنوان ابزاری برای توجیه جنایات خود و تأمین امنیت ملی آمریکا نگاه می‌کنند. در این رابطه نقش وسایل ارتباط جمعی و رسانه های مستقل از جمله رادیو، تلویزیون، مطبوعات، سامانه‌های مجازی و خبرگزاری‌ها برای زنده نگهداشتن موارد نقض حقوق بشر توسط آمریکا از جمله سوزاندن فرقه داوودیه بسیار مهم است.

کشتار وِیْکو و سوزاندن پیروان فرقه دیویدیان که نمادی از حقوق بشر آمریکائی است، به دلیل اهمیت آن مورد توجه آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و ایشان در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران در تاریخ ۲۹/۰۳/ ۱۳۸۸خاطر نشان کردند:                      " در خود آمریکا - انسان واقعاً تعجب میکند - در زمان دولت همین حزب دمکرات، در زمان ریاست جمهوری شوهر همین بانوئی که حالا اظهار نظر میکند، هشتاد و چند نفر از وابستگان فرقه‌ی داوودی را زنده زنده در آتش سوزاندند. این که دیگر جای انکار نیست. همین حضرات، همین دمکراتها این کار را کردند. فرقه‌ی داوودیها به قول خودشان دیویدیها - به دلیلی مورد غضب دولت آمریکا قرار گرفتند و به منزلی رفتند و در آنجا متحصن شدند. هر چه کردند، بیرون نیامدند. اینها خانه را آتش زدند و هشتاد تا مرد، زن، بچه در این خانه، زنده زنده سوختند. شما حقوق بشر میفهمید یعنی چه!؟ "

حادثه وِیْکو یادآور محاصره نظامی محل زندگی فرقهٔ مذهبی داودیه در تگزاس است که نهایتا از سوی ارتش آمریکا در تاریخ ۱۹ آوریل ۱۹۹۳ مورد حمله قرار گرفت. فرقه داوودیه یا داویدیان، فرقه‌ای است که در سال ۱۹۵۵ از کلیسای ادونتیست‌ها  که معتقد به تعطیلی روز شنبه و توبه در این روز بودند، جدا شد. داوودی ها تحت رهبری فردی به نام دیوید کــوروش در منطقه ای در ۱۴ کیلومتری شمال شرقی ویکو در ایالت تگزاس سکونت داشتند. گفته می شود پیــروان دیویــد کــوروش عقایــد خــود را از یــک کشیش بلغــاری گرفتــه و معتقــد بــودند کــه حضــرت مســیح (ع) دوبــاره ظهــور خواهــد کــرد و دنیــا را بــه عــدل و داد خواهــد رســاند.

ایالت تگزاس در تاریخ آمریکا به جدائی طلبی مشهور است و جنگ‌هایی را نیز برای استقلال و جدایی از ایالات متحده آمریکا تجربه کرده است. دیوید کــوروش در دوران رهبری فرقه داوودیه دست به اقدامات و اظهاراتی زد که حساسیت مقامات مرکزی را برانگیخت. دیوید کــوروش به عنوان یک رهبر مسیحی، در سخنرانی های خود علیه کاخ سفید، از وجود تبعیض نژادی و مذهبی در آمریکا شکایت داشت و وضع غیرعادلانه و تبعیض آلود موجود را خلاف خواسته‌های مسیح دانسته ، به چالش می‌کشید و آنها را در تضاد با آموزه های انجیل اعلام می‌کرد. اگرچه فعالیت‌های کــوروش دارای انگیزه های جدائی طلبانه نبود اما از نظر مقامات امنیتی محلی به‌نوعی زمینه‌سازی برای آغاز اعتراضات مدنی و اجتماعی در تگزاس بشمار می‌ آمد.

در یکی از اسناد مربوط به کشتار دسته‌جمعی اعضای فرقه داوودیه آمده است که خانم ژانت رنو، فرماندار وقت تگزاس؛ در گزارشی محرمانه به بیل کلینتون، خواستار توجه جدی او به هشدارهای کارشناسان امنیتی در مورد فعالیت‌های خطرناک کــوروش شده بود. بر اساس قانون،اعتراضات مدنی از سوی احزاب و فرقه ها در آمریکا آزاد می باشد و دولت کلینتون نمی توانست سخنرانی های مذهبی دیوید کــوروش را متوقف کند، لذا قوه قضائیه آمریکا این گروه را متهم به نقض قانون تملک اسلحه کرد و با این اتهام و صدور حکم قضایی خواهان دستگیری اعضای این فرقه شد. با آغاز برخورد با داوودی‌ها، پرونده‌های قضایی فراوانی علیه مبلغان اصلی فرقه و نیز شخص کــوروش ساخته شد و کنار آن با فضاسازی رسانه‌ای وسیع، تصویری وحشتناک از این فرقه ایجاد و اذهان عمومی برای مقابله با اعضای آن آماده گردید. متعاقبا در چندین نوبت دیوید کــوروش به دادگاه فراخوانده و دستور ترک منطقه به او ابلاغ شد. اما کــوروش ، ویکو را ترک نکرد و در نهایت مأمورین امنیتی در فوریه 1993 برای دستگیری او وارد عمل شدند.

نهایتا در یک اقدام سخیف و ناهنجار، پلیس و نیروهای امنیتی منطقه را محاصره و جریان آب و برق و ارسال مواد غذایی را قطع کردند و صبح یک‌شنبه 28 فوریه 1993 به محل اقامت اعضای فرقه داوودیه حمله کردند. نیروی زمینی آمریکا در حالی که با سه بالگرد حمایت می شد از زمین و هوا به ‌سوی مقر داوودیان شلیک کردند. این در حالی بود که از سوی اعضای فرقه هیچ شلیکی انجام نمی‌شد. داوودی‌ها با توجه به اعتقادات مذهبی از روحیه خوبی برای مقاومت برخوردار بودند و تحمل محاصره به پنجاه روز رسید که در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شد. اندک اندک فرقه در تگزاس در حال تبدیل به یک نماد مقاومت می‌شد و هر آن ممکن بود که با تسرّی این روحیه و همراهی مردم تگزاس با فرقه داوودیه عملاً بقیه مردم نیز به آنان بپیوندند. نهایتا با دستور مستقیم بیل کلینتون عملیات نوزدهم آوریل که  از آن به‌عنوان هولوکاست ویکو نام می برند، شروع شد. نیروهای امنیتی به‌فرماندهی افسری به‌نام گری هریس، پناهگاه این فرقه را با تانک‌ و شلیک‌های پیاپی مورد هجوم قرار دادند. عملیات بی‌وقفه تا ظهر دوام داشت، در ابتدا یک تانک دیوارهای پناهگاه را درهم شکست وسپس گازهای دودزا و مواد آتش‌زا روی ساختمان و محوطه آن پاشیده شد. گازی که به ساختمان تزریق شد؛ پس از نشت به‌صورت یک ماده مشتعل کننده ، منتظر جرقه‌ای کوچک بود تا جهنمی از آتش خلق کند. شلیک‌ها ادامه داشت ولی داوودیان مقاومت می‌کردند و از تسلیم شدن خبری نبود. در نهایت دستور برپایی آتش فرارسید و با آتش زدن مواد آتش‌زا، ساختمان در شعله‌های مهیبی فرو رفت و حدود هشتاد نفر از جمله زنان، کودکان و نوزادان که حداقل بیست و پنج تن از قربانیان، کودک و نوجوان بودند، طی چهل دقیقه در آتش سوخته  و به تلّی از خاکستر تبدیل شدند.

این قلم به دنبال دفاع از اعتقادات و عملکرد فرقه داوودیه نمی باشد اما معتقد است حتی با احتمال وجود خطر این فرقه برای امنیت ملی آمریکا، باید در چارچوب قانون و موازین حقوق بشر با آنان برخورد می شد. سوزاندن دسته‌جمعی عده‌ای زن و مرد و کودک خسته و گرسنه که در حدود پنجاه روز در یک منطقه محاصره شده و تحصن کرده‌ بودند؛ خلاف موازین حقوقی و نماد حقوق بشر آمریکائی است.

پس از پایان عملیات، نیروهای امنیتی تا مدتها از ورود افراد به محوطه جلوگیری کردند و تا چند هفته‌ هیچ رسانه‌ای این جنایت را پوشش نداد. بدین ترتیب کاخ سفید زمان کافی برای از بین بردن تمامی شواهد و مدارک دال بر کشتار عمدی اعضای فرقه را برای خود فراهم کرد و حتی صحنه پردازی‌هایی برای نسبت دادن آتش‌سوزی به خود اعضای فرقه نیز انجام شد. گزارش نهایی تحقیقات پیرامون این واقعه نشان داد که افراد مسلح در درون این فرقه بطور عمد آتش‌سوزی را به راه انداختند و زنان و کودکانشان را بهمراه خود کشتند.

دولت کلینتون قصد داشت اینگونه تبلیغ کند که داوودی‌ها بر اساس تعالیم مذهبی خود، سوختن در آتش را ، کمال ایمان می‌دانسته‌ و به همین دلیل سعادت سوختن را به تسلیم ترجیح داده‌اند. پس از چندین هفته رسانه‌ها از گروهی لذت‌گرا صحبت کردند که اعمال بسیار وحشیانه‌ای انجام ‌داده‌ و با خرید تسلیحات‌ به‌ارزش میلیون‌ها دلار قصد اقدام علیه امنیت ملی آمریکا را داشته‌اند. در این داستان ساختگی، ارتش برای محافظت از کودکان و زنان اقدام به به یورش به این ماجراجویان مذهبی کرده بود. رسانه‌های آمریکایی برای توجیه اقدام ضدحقوق بشری کاخ سفید ، فرقه داوودیه را مجموعه‌ای از افراد روانی متمایل به خودکشی  و عامل تجاوز به زنان و کودکان در مراسم مذهبی معرفی می‌کردند. اما تحقیقات مستقل نشان داد که فرقه داوودیه دارای مشخصه هائی که رسانه‌های آمریکایی مطرح می کنند، نمی باشند. منابع مستقل بر سالم و آرام بودن اعضای فرقه تأکید داشته و آنها را وفادار به رهبر مذهبی خود که یک زندگی آرام و دسته‌جمعی را ترویج می کرد، معرفی کردند.

هنوز هم دولت آمریکا اجازه تحقیق مستقل در مورد این فاجعه را نداده و کماکان این ننگ بر تارک لیبرال دموکراسی آمریکایی می‌درخشد  و در تاریخ فراموش نخواهد شد و قتل عام ویکو و کشتار فرقه داوودیه می تواند به عنوان یکی از نمادهای متعدد نقض حقوق بشر به سبک آمریکا معرفی گردد.

واقعیت این است که حکام کاخ سفید به مولفه حقوق بشر به عنوان ابزاری برای توجیه جنایات خود و تامین امنیت ملی امریکا نگاه می کنند. در این رابطه نقش وسایل ارتباط جمعی و رسانه های مستقل از جمله رادیو، تلویزیون، مطبوعات، سامانه های مجازی و خبرگزاری ها برای زنده نگهداشتن موارد نقض حقوق بشر توسط آمریکا از جمله سوزاندن فرقه داوودیه بسیار مهم می باشد. رسانه ها می توانند این سئوال را مطرح کنند که چگونه دولت آمریکا که خود بیش از هر کشور دیگر، ناقض حقوق بشر است، می تواند کشورهای دیگر را به رعایت حقوق بشر دعوت کند ؟ رسانه ها می توانند از سازمان ملل و نهادهای مدافع حقوق بشر،محکومیت نقض حقوق بشر توسط آمریکا را مطالبه کنند. در مجموع نباید اجازه داد موضوع سوزاندن فرقه داوودیه به فراموشی سپرده یا در تاریخ گم شود و این موضوع باید در دستورکار اهالی قلم و بیان قرار گیرد.

حقوق بشر آمریکائی 3- زندان بگرام

بَگرام شهری باستانی در استان پروان در کشور افغانستان است که در نزدیکی آن پایگاه نظامی آمریکا به همین نام قرار دارد. این پایگاه  بسیار مجهز و پیشرفته بوده و بیش از بیست هکتار وسعت دارد و مشخصه مهم آن، وجود یک زندان مخوف است که تا هفتصد زندانی را در خود جای می دهد. شکنجه متهمان در این زندان که امری معمولی برای نیروهای آمریکا می باشد، همواره مورد اعتراض مقامات افغانی و نهادهای حقوق بشری بوده است. برخی از زندانیان آزاد شده از بگرام ضمن تائید شکنجه در این پایگاه، گفته اند که زندانیان در این محل، با شیوه های گوناگون مانند ریختن آب یخ بر بدن در زمستان و ریختن آب داغ در تابستان، انداختن سگ های وحشی به جان افراد، محروم کردن آنان از خواب، تهدید با سلاح و آزارهای جسمی، مورد  شکنجه قرار می گیرند.

در سال 1390 آقای میرکی(Mirkay) استاد دانشگاه آمریکا افشا کرد که پانزده مترجم زندانی که در پایگاه نظامی بگرام آمریکا در شمال کابل، فعالیت می‌کردند، مورد تجاوز نیروهای حاضر در این پایگاه قرار گرفته اند. وی در اظهارات خود به یکی از این مترجمان اشاره می‌کند که گفته بود: حدود 25 الی 30 سرباز آمریکایی وارد محل خواب ما شده و به ما تجاوز کردند.                                      زندان بگرام که به "گوانتاناموی افغانستان" معروف است و به عنوان زندان سیاه نیز شناخته می شود، یکی از مصادیق نقض حقوق بشر توسط دولت آمریکا می باشد. گزارش های سازمان دیده بان حقوق بشر درباره وجود شکنجه در زندان بگرام نشان می دهد که نظامیان آمریکایی در این زندان از ابزارهای بسیار غیراخلاقی برای شکنجه زندانیان استفاده کرده و برای اعتراف گرفتن بارها در برابر آن ها به مقدسات اسلامی توهین کرده اند.

"فیلیپ سندز" استاد دانشکده حقوق دانشگاه لندن، در کتابی با عنوان "تیم شکنجه" به روش های شکنجه در بگرام اشاره کرده و رژه بردن مردان برهنه جلوی سربازان زن، وادار کردن آن ها به پوشیدن لباس های زیر زنان و رقصیدن با سایر مردان ، مجبور کردن آن ها به تماشای فیلم های هرزه ،غرق مصنوعی و تهدید به تجاوز به بستگان را از روش های رایج شکنجه در زندان بگرام توسط آمریکایی ها می داند. کارهایی سخیف نظیر ادرار کردن نیروی های نظامی آمریکایی روی جنازه قربانیان افغانی یا بریدن سر و انگشتان جنازه های افغانی نیز از این دست است. این روش ها در حالی مورداستفاده قرار می گرفت که طبق موازین بین المللی خشونت جنسی جزء جرائم جنگی قلمداد می شود.

در سال 1390 یکی از مقامات بلند پایه افغانستان در گفتگو با نگارنده درکابل ، در حالی که نمی توانست تاثر خود را پنهان کند گفت: نظاميان ارتش آمريکا پس از قتل مردم غیر نظامی و بخصوص کودکان، انگشتان قربانیان خود را قطع کرده و با آنها بازی می کنند.
در همین رابطه روز جمعه سوم مهر 1390 دادگاه نظامي واشنگتن ،شاهد اعترافات تکان دهنده يکي از پنج عضو تيم کشتار و شکنجه غير نظاميان ارتش آمريکا در افغانستان بود.آنان در این دادگاه به جمع آوري مجموعه اي از انگشتان بريده شده غير نظاميان افغان و کشتار وحشيانه کودکان با استفاده از نارنجک در ولایت قندهار اعتراف کرده بودند. در این دادگاه "جرمي مورلاک"  سر دسته سربازان آمريکايي اعتراف کرد که با یک سرباز دیگر به نام هولمز، بر سر چگونگی کشتن يک پسر بچه افغان مسابقه می دهد.آنها این پسربچه را صدا می کنند و در فاصله پنج متري وی،همزمان "مورلاک" نارنجکي به سوي وي پرتاب کرده و هولمز با اسلحه اتوماتيک خود شش گلوله به سوی پسربچه شليک می کند.در این مسابقه هولمز برنده می شود چون گلوله‌هاي شليک شده توسط اسلحه او ،موجب مرگ پسر بچه افغان شده بود. در دادگاه موضوع قطع انگشت قربانیان و بازی با ان ها نیز مطرح شد.
موارد مطروحه در این دادگاه، انسان را به یاد علاقه یکی از روسای جمهور آمريكا به بريدن گوش و بيني سرخ پوستان می اندازد.اندور جاكسون رئيس جمهوري که عکس وی بر روی اسكناس های 20 دلاري قرار دارد، به مثله كردن پيكر سرخ پوستان و بريدن سر آنان عشق مي‌ورزيد. جاكسون براي شمارش تعداد كشته شدگان سرخ پوست دستور داده بود بيني و گوش بريده آنان را بشمارند. او به گونه‌اي به كشتار سرخ پوستان اظهار علاقه مي‌كرد كه روزي به دستور او مراسم جشن مثله كردن پيكر هشتصد سرخ پوست را بر پا كردند. دايويد ستانارد يكي از تاريخ نگاران آمريكا در اين باره نوشته است كه اندرو جاكسون به مناسبت پيروزي بر یکی از اقوام سرخ پوست به نام "ساندكريك"، روز 27 مارس سال 1814 مراسم جشن و شادي برگزار كرد و سربازان او ماموريت بريدن بيني و گوش كودكان و زنان و مردان سرخ پوست را به عهده گرفتند. سربازان آمریکائی، پوست بدن سرخ پوستان را نيز كنده تا آن را پس از دباغي براي اسب‌ها ريسمان ببافند. در واقع بهره گيري ارتش آمريکا از جنايتکاران و تبهکاران حرفه اي در افغانستان و مثله کردن و بریدن انگشتان قربانیان و نقض حقوق بشر ،ریشه در تاریخ آمریکا دارد.
یک بار هم تعدادي از افراد وابسته به گروه هاي ضد جنگ در آمريكا كه همگي از كاركنان عالي رتبه سياسي، حقوقي و نظامي بودند، سفري به افغانستان داشتند. اين گروه با انتشار نتایج تحقیقات خود نوشتند که به دلیل تجاوزات آمریکا ودیگر اعضای ناتو، 56 درصد مردم افغانستان، بيمار هستند، 50 درصد آن ها به آب سالم دسترسي ندارند، 42درصد زيرخطر فقر به سر مي برند و تنها در سال 2010، دو هزار و سه‏صد نفر خودكشي كرده اند.
امروز آمریکا که خود را مدعی حمایت از حقوق بشر می داند به ناقض اصلی حقوق انسانها در افغانستان و حامی اصلی تروریسم تبدیل شده و نتیجه حضور آمریکا در افغانستان چیزی جز ویرانی و کشتار و بازداشت و شکنجه و بمب باران مناطق مسکونی که همه مصداق نقض حقوق بشر هستند، نبوده است. اغلب نهادهای بین المللی همانند سازمان ديده بان حقوق بشر از وضعیت حقوق بشر در افغانستان ابراز نگراني كرده و آمریکا و ناتو را به عدم رعایت موازین بین المللی و بخصوص بد رفتاری و شکنجه زندانيان متهم کرده اند.                                                                             پس از جنگ جهانی دوم، اندیشه جهانی حمایت از حقوق بشر به نقطه اوج خود رسید و با تصویب منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵، بستر مناسبی برای دفاع از حقوق بشر فراهم شد.اما متاسفانه در بعد عملی، سازمان های عهده دار برای بسط حقوق بشر در جوامع و سازمان های نظارتی به شدت سیاسی عمل نموده و واژه حقوق بشر به یک اهرم سیاسی برای اعمال فشار به کشورهای هدف مبدل شد.

امروز حقوق بشر آمریکائی نمونه ای از استفاده ابزاری از منشور بین المللی حقوق بشر و نقض آشکار حقوق انسانها است. بنابراین ضرورت دارد سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای رسمی یا غیر رسمی که مدعی دفاع از حقوق بشر هستند، با افشای ماهیت حقوق بشر آمریکائی و اقامه دعوی در نهادهای قضائی بین المللی ، اقدامات لازم را برای تحت فشار قراردادن آمریکا اعمال نمایند.   

حقوق بشر آمریکائی 2- زندان ابوغریب

زمانی که برای اولین‌بار تصاویری از انواع شكنجه در زندان‌ ابوغریب، توسط نیروهای آمریکائی منتشر شد، افکار عمومی در جهان به شدت از نقض حقوق بشر متنفر شد. تصاویری از زندانیان زن و مرد كه برهنه از سقف آویزان بودند یا برای تفریح و لذت جوئی سربازان آمریکائی، مجبور به تجاوز به یکدیگر شده بودند.تصاویری باورنکردنی که امروز به وفور در فضای اینترنت وجود دارند و به دلیل شناعت موجود، نمی توان آن ها را بیش از چند ثانیه مشاهده کرد.

زندان ابوغریب در ۳۲ کیلومتری غرب بغداد، یکی از بدنام‌ترین زندان‌های دنیا بود که به خاطر جنایات صدام حسین و رژیم بعث عراق در شکنجه و اعدام مخالفان بخصوص شیعیان به شهرت بین‌المللی رسید. این زندان در سال ۲۰۰۴ میلادی بعد از تجاوز نظامی آمریکا به عراق، در اختیار نیروهای آمریکائی قرار گرفت و به محلی برای شکنجه، اعدام‌ و سوء‌رفتار با زندانیان عراقی تبدیل شد. آمریکائی ها نخست این زندان بزرگ را تعمیر و بازسازی کرده و با صحنه سازی ، سلول‌های تمیز زندان را برای نمایش توجه خود به حقوق زندانیان تبلیغ کردند، اما بعد در این زندان فجایعی غیرانسانی آفریدند که مصداق بارز نقض حقوق بشر و نمادی از توحش آمریکائی بود.

وقتی که سیمور هرش خبرنگار مجرب و معروف آمریکایی، فیلم محرمانه ای از جنایات حقوق بشری آمریکا در ابوغریب را به نمایش گذارد، پنتاگون وزارت دفاع آمریکا تلاش فراوانی برای مخدوش جلوه دادن صحنه های این فیلم نمود. اما دیری نگذشت که جامعه خبرنگاران مستقل آمریکا،صحت تصاویر منتشره در فیلم را تائید کرد و از رسوائی اخلاقی و فجایع انسانی نیروهای متجاوز آمریکا علیه زندانیان عراقی در زندان ابوغریب پرده برداشت.

سیمور هرش در سخنرانی خود به مناسبت انتشار گزارش سالانه شکنجه در آمریکا و ارائه آن به مجلس سنای این کشور، در سندیکای آزادی‌های مدنی در آمریکا گفت: " در تمام طول این سال‌ها تلاش شده بود، این فیلم به بیرون درز پیدا نکند، این امر غیرممکن بود و دیر یا زود بالاخره جامعه جهانی از فجایع ثبت شده در این فیلم آگاه می‌شد". هرش در بخشی از سخنرانی خود پرده از جزییات تجاوز به زندانیان زن عراقی در ابوغریب برداشت و گفت:  " واقعاً می‌دانید، چه برسر این زنان می‌آمد که این‌گونه به شوهران خود التماس و استغاثه می‌کردند؟  مسلماً خیر... اما من به شما می‌گویم... این زنان بالاجبار از سوی پسران جوان و نوجوانی در مقابل دوربین‌ها مورد تجاوز و تعرض قرار می گرفتند، که فرزندان آنها بودند. آنچه در ابو غریب رخ داد، فراتر از تمام جنایات جنگی بود. در طول زندگی ممکن است با اتفاقات و رخدادهای ناخوشایندی مواجه شوید، اما شک ندارم که تاکنون در طول زندگی خود صحنه‌ای دردناک‌تر از این نمی‌توانید مشاهده کنید که فرزندان یک مادر زندانی در برابر دوربین به وی تجاوز کنند".

این جنایات در شرایطی اتفاق می افتاد که بسیاری از زنانی كه در زندان ابو غریب بازداشت شده بودند،‌ مرتكب هیچ جرم و گناهی نشده بودند و بخش قابل توجهی از آنها به‌عنوان طعمه در زندان نگهداری می‌شدند تا با سوء استفاده از آن ها، همسران یا برادران یا پدرانشان را وادار به اعتراف كنند.

یک بار هم سرجوخه "لیندی اینگلند" زن بیست و یک ساله‌ای  كه عكس او در حال كشیدن یک زندانی عراقی با طناب روی زمین در رسانه‌ها چاپ شده ، به تلویزیون كلرادو گفت كه در ابوغریب به آن ها دستور داده شده بود که با انواع شكنجه ، وضعیت را برای زندانیان به‌صورت جهنم در آورند تا هنگام بازجویی اعتراف كنند.

وحشی‌گری نظامیان آمریكایی در حق زنان عراقی زندان ابوغریب به حدی بود كه حتی فرستاده تونی بلر، نخست‌وزیر وقت انگلستان هم در انتقاد به این وضعیت گفته بود كه در زندان ابو‌غریب دیده كه چگونه زندانبانان آمریكایی پیرزنی را واداشته بودند كه چون الاغ چهار دست و پا راه برود و یكی از سربازان آمریكایی را بر پشت خود حمل كند.

تردیدی نیست که شکنجه‌های وحشیانه توسط آمریکایی ها در زندان ابوغریب که نمادی از حقوق بشری آمریکائی است، مغایر با مفاد كنوانســيون های بین المللی بوده و به عنوان جنایت جنگی قابل مجازات است. بر اساس مفاد كنوانســيون سوم ژنو، هرگونه ضرب و جرح ، تنبيه فيزیكی و یا شكنجه ی روانی  اسير جنگی به قصد اخذ اطلاعات ممنوع است. هم چنين به موجب مواد كنوانســيون های چهارگانه ، ارتكاب شكنجه و رفتارهای غير انساني، ایراد درد و شــدید عمدی یا لطمه ي شدید به تماميت جنسی یا سلامت اشخاص مورد حمایت، نقض جدی كنوانســيون هاي مذكور تلقی شده و مرتكبان آن قابل محاكمه و مجازات  دانسته شده است.

بر اساس گزارش سازمان ديده بان حقوق بشر بسياري از اين زندانیان بدون هيچ گونه حکم قضايي يا برگزاري دادگاه در زندان ابوغريب نگهداري مي‌شدند. این سازمان در گزارش ساليانه‌ي خود در سال 2008 تأکيد کرد که اشغال‌گران آمريکايي بیست و پنج هزار عراقي را بدون تفهيم اتهام يا حکم قضايي يا معرفي به دادگاه در زندان‌ها و بازداشتگاه‌هاي خود نگهداري مي‌کنند. 

بر اساس قوانین بین المللی، مراجع قضایي ملي مانند قوه قضائیه در عراق و هم چنين مراجــع قضایي بين المللي همچون دیوان كيفري بين المللي لاهه، برای ورود به موضوع و بازجوئی از همه متهمان این جنایات، صلاحيت مداخله و اقدام دارند. اگرچه با توجه به اعمال نفوذ آمریکا ، رسیدگی به این موارد توسط مراجع قضائی ملی و بین المللی با موانعی مواجه است، اما رســيدگي در دادگاه هاي كشورهاي ثالث بر مبناي اصل صلاحيت جهاني نیز ممکن است. چنين اقدامي از سوی مراجع حقوقی و قوه قضائیه در ایران نیز می تواند صورت پذیرد.

بر اساس مفاد حقوق بین الملل، كشورهایی كه كنوانسيون هاي چهارگانه ي ژنــو را به تصویب رســانده اند، در این قبیل موارد براي اعمال صلاحيت جهاني، مي توانند ورود نمایند. بنابراین مناسب است حقوقدانان مجرب در ایران با مدیریت قوه قضائیه، در اجرای پیشنهادات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با کارگزاران نظام، راهکارهای عملی برای طرح جنایات آمریکا در محاکم بین المللی را شناسائی کرده و زمینه لازم برای مجازات جنایتکاران آمریکائی را فراهم آورند. در عین حال انتظار است سازمان ملل متحد نیز در این رابطه به وظایف قانونی خود عمل کرده و موارد ضد حقوق بشری آمریکا را مطرح و محکوم نماید.